زبانحال سیدالشهدا در شهادت حضرت علی اکبر علیه السلام
لبت دو پارۀ آتش دلـت پُر از شرر است دهان خشک پدراز لبِ تو، خشکتراست تو پاره پاره شدی،قلب من پرازخون است تو تشنهای، نفـسِ من شرارۀ جگر است بـیـا زبـان بـه دهـانـــم گـذار ای پـسـرم! کـه در لـبـان تــو شهـدِ لبِ پیامبـر است وداع آخــر و بـوسـیــدن لــب فــرزنـــد خدا گواست که این آرزوی یک پـدر است اگـر چـه داغ تــوأم میکـشد برو پـسـرم که بهـر کـشتن تـو قـاتل تو منتظر است بـرو کـه زخم تــو را ننگـرند اهل حـرم اگر نگـاه کـنـد جان عمه در خطر است گلوی تشنه جدا گشتن از پسـر دم مـرگ برای یک پـدر از داغ او کشنده تر است سفـر به خیر، بـرو پشت سر نگاه مکـن سـر بریـدۀ مـن بـا سر تو هـمسفـر است سپر مگـیر به سر دست و سینه را بگشا که پیشِ تیـرِ بلا سینههای مـا سپـر است خـدات اجـر دهـد در صف جزا «میثم» که بیت بیت تو را سوز شعلهای دگراست |